1- اول خطابم می تواند به خودمان باشد، خودمان که می گویم یعنی #مردم، همان لفظی که مسئولین، بازیگران، بازیکنان با این کلمه زندگیشان را روی ما می سازند و از طریق همین مردم اسم و رسمی پیدا می کنند و می شوند مسئول، سلبریتی و یا چهره مشهور. ما مردم باید #آگاهی خودمان را از #حقوق اولیه مان افزایش دهیم تا بهتر بتوانیم #مطالبه کنیم تا حق #ما را از #من بگیریم. اینکه بگوییم کوچه #من چرا آسفالت نیست، بگوییم مردم ما در کوچه پس کوچه های شهر به خاطر نبود هیچ تدبیری برای دفع آب های سطحی در سختی زندگی می کنند، اینکه بگوییم کوچه #من سطل زباله ندارد بگوییم محله #ما فاقد سطل زباله است و از لحاظ زیست محیطی مردم در خطر هستند، اینکه بگوییم پسر #من کار ندارد، بگوییم جوان های شهر #ما بیکار هستند از جمله پسر من؟! این ها نمونه های کوچکی از پیش قدم شدن #ما بر #من بود و این یعنی توسعه یافتگی این یعنی به جای اینکه از موفقیت #من خوشحال باشید آنوقت تعصب و خود برتر بینی را کنار گذاشته و در یک نگاه وسیع تر از موفقیت #ما خوشحال می شویم. 2- بند اولم خیلی طولانی شد تا بتوانم راحت تر با #مسئولان_بومی این شهر حرف بزنم. همانطور که می دانیم زمان طولانی سپری شد تا این اندازه مسئول بومی در #فریدونکنار در مسندهای مهم قرار بگیرند و حال، مسئولینی داریم که در این شهر زاده شده اند و در این شهر زیست کرده اند و در این شهر بزرگ شده اند؛ بنابراین تحقق #ما و تحقق #آبادانی این شهر نباید دور از انتظار باشد و اگر دیر به فکر بیوفتند شاید بار دیگر سال های سال انتظار داشتن مسئولین بومی در این سمت های مهم را نتوانیم ببینیم. 3- الزام اول نشست و هماهنگی این مسئولین بومی دور یک میز است یعنی خارج از جلسات شورای اداری و جلسات تشریفاتی و بدون خروجی، یعنی امام جمعه بومی، نماینده مجلس بومی، فرماندار بومی و شورای شهر دور یک میز بنشینند و تصمیمات راهبردی و مهمی برای این شهر بگیرند و با مشورت از نخبگان و چهره های علمی نقشه توسعه ای را برای این شهرستان در تمامی زمینه ها تدوین کنند طوری که بعد از خودشان نیز نقشه راهی باشد برای انجام و البته این می تواند یک پیشنهاد باشد و این می تواند جلوی تک رَوی ها و تحقق #من ها را بگیرد. آن جا که شورای شهر بگوید من این کار انجام دادم و یا نماینده مجلس بگوید من انجام دادم و بنرها روی در و دیوارها آویزان شود. همه در کنار هم #ما شوید تا مردم هم یاد بگیرند. آنوقت مربی های ورزشی این شهر هم دور یک میز در کنار هم برای پیشرفت ورزش شهر می نشینند. آنوقت هیئتی ها هم در کنار هم برای ارتقای فرهنگ دینی و مذهبی شهر یکدل می شوند. آنوقت چهره های علمی و نخبگان و فرهیختگان برای پیشرفت این شهر کنارهم مینشینند. آنوقت از دو قطبی شدن ها فاصله و همه یک رنگ برای #ما شدن تلاش می کنند و #میز_توسعه ای که می گویید از همین جا شروع می شود. 4- برای بار چندم می خواهم #معضلات و مشکلات و #ظرفیت های این شهر را به جهت #تلنگری دوباره بازگو و یادآوری کنم از جمله معضلات و #مشکلات موجود: کمربندی 18 سال عقب افتاده، مشکل آب شرب در پاسداران و کوچه هشتم محرم و اسلام آباد و صفائیه و ...، مشکلاتی در بخش های مختلف بیمارستان امام خمینی، معضل دفع زباله و فاضلاب شهری، معضل دفع آب های سطحی، نبود امکنه های تفریحی و فرهنگی و علمی مانند استخر و سینما و دانشگاه. اما #ظرفیت ها: دریا و ساحل بکر ۷ کیلومتری آن، جنگل های سوته و ازباران و باریکرود جنوبی (جزین و زاهد کلا) به همراه آب بندان ها، تالاب بین المللی و پرندگان مهاجر، بندر چند منظوره، چهره های توانمند هنری و ورزشی، برنج و ماهی، رودخانه ها، اماکن باستانی و .... که اگر این ها هرکدامشان در هر شهری بود حال از توریست پذیر ترین شهرهای ایران می شد و #رونق_اقتصادی جریان می افتاد و کسب و کارهای جدید برای تعداد زیاد جوانان بیکار این شهر به وجود می آمد. 5- و حرف آخر اینکه به جوان های این شهر میدانی برای اجرای ایده ها و مطالبه گری بدهید، تنی چند از جوانان این شهر را به بدنه برخی ادارات مهم وارد کنید تا آینده برای رئیس شدن یک اداره مشکلی نداشته باشیم و یک فرد بومی دلسوز و شایسته را می توانید در آینده براحتی انتخاب کنید. باید دور یک میز بنشینید مانند سران چند قوه و استراتژی ها و آینده نگری های این شهر را ترسیم کنید تا جلوی ضعف ساختاری را گرفته و پیشرفت زیر بنایی را آغاز کنیم. به امید آن روز که همه برای #ما شدن قدم برداریم و از #موفقیت های هم #خوشحال باشیم. یادداشت: سیدعباس بردبار