یکشنبه 30 اردیبهشت ماه خبری فراگیر از سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور رئیسی و همراهانش در فضای خبری کشور منتشر شد،در ابتدا و با خبرهای ضد و نقیض فرض بر یک فرود سخت و آسیب دیدگی بود اما رفته رفته خبرهای بیشتری آمد،آسمان مه گرفته،برخورد بالگرد به صخره،سقوط در جنگل های ورزقان بر حجم نگرانی های مردم افزود.
نیروهای امدادی و ارتشی و سپاهی و بسیجی و مردمی به همراه پهبادها و تجهیزات برای یافتن مختصات دقیق این سقوط پای کار آمدند تا صبح عملیات پیدا کردن بالگرد به طول انجامید و خبری نگران کننده که هیچکس انتظارش را نداشت و مردمی که همه دست به دعا شده بودند تا خبر سلامتی رئیس جمهور و همکراهانش را بشنوند مخابره شد.
آری رئیس جمهور شهید، این تیتر و خبرناگهانی، دردی همگانی به همراه داشت،آیت الله سید ابراهیم رئیسی به همراه وزیر امور خارجه و امام جمعه محبوب و استاندار جوان تبریز و کادر پرواز همگی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
تشییع باشکوه او و همراهانش نشان از محبوبیتی داشت که اتحاد در زیر سایه تمامی مشکلات موجود را رقم زد،مردم رئیسی را فردی پر تلاش و اخلاق مدار می دانستند و رهبری در پیامش او را خستگی ناپذیر خطاب کرد،پیام های تسلیت و اعلام اعزای عمومی کشورهای مختلف نشان از عمق نگاه استراتژیک رئییس جمهور و وزیر خارجه او داشت و بهت رسانه های خارجی از این حجم محبوبیت رئیس جمهور در زمان تشییع پیکر آن ها قابل تامل بود.
رئیسی شهید شد و این تیتر بر ذهن ها ماندگار شد: رئیسی با رجایی به بهشتی رسیدند،چرا که شهادت یک رئیس جمهور در کشور ما سبقه داشت مردم طعم تلخ خبر شهادت رجایی در حادثه تروریستی را تجربه کرده بودند و رئیسی که شاگرد ممتاز دکتر بهشتی مظلوم بود، حال آن ها در بین ما نیستند و امید که راه مردمی بودن و مردمی ماندن را از آن ها آموخته باشیم.
یادداشت: سید عباس بردبار