این قسمت قصه پرغصه کمربندی
کمربندی و پل تقاطع غیر هم سطح آن که در تاریخ ۲۰ سالهاش پیمانکاران و مسئولین خوش پوش و خوش صحبت زیادی دیده و البته همچنان رنگ افتتاحیه به خود ندیده است، حالا بعد از قولهای چندباره و وعده های شعاری مسئولین، این پل با ریزش های متعددش سوژه خبری میشود و همچنان دستمایه طنز و یقیناً مهر تاییدی بر بیاعتمادی همیشگی مردم به مسئولین بوده است.
اما در این بین مواضع اخیر ابراهیم نژاد گرجی فرماندار بی تجربه این شهرستان هم جالب توجه است،او بعد از بازدیدهای مکرر در سال گذشته پل را در آستانه افتتاح قرار میدهد و به گفته رسانه اینستاگرامی خودشان: رفع کامل نقص ها انجام و مسائل ایمنی رعایت شده و فقط منتظر آمدن باقرزاده نماینده مجلس از سفر زیارتی حج بوده اند، گویا همه چیز آماده یک بهره برداری کامل بود تا آن را در بوق و کرنا کنند، اما به یکباره در نیمه شبی بارانی که همه ی ذهن فرماندار و مشاورانش در ماه های اخیر روی عرشه پل بود و آزمایش تاریخی او و ضربه زدن به میلههای محافظ روی عرشه پل سوژه رسانهها شده بود، خبر ریزش بدنه پل، نقشه افتتاحیه را خراب کرد تا بار دیگر فرماندار فریدونکنار با بازی کلمات، خود را قهرمان قصه نشان دهد و توپ را در زمین رسانههای مطالبه گر بر اساس وعده مسئولین بیندازد و بگوید: من زیر بار فشار رسانهها برای افتتاحیه نرفتم البته او فراموش کرد خبرهای لحظه ای برای افتتاحیه پل را از درگاه رسانه ای خودش در اینستاگرام حذف کند.
و حالا بعد از یک سال از آن واقعه و پیگیری مجدد فرماندار و تیم مشاوره ایش و البته بازدیدها و نظارتهای دوباره و انتخاب پیمانکار از سوی استانداری، شاهد ریزش دیگری در بدنه این پل بودیم و اما این بار فرماندار در یک مصاحبه رسانهای با خبرنگاران همسوی خود، آن را ریزش کنترل شده مینامد که باز موجی از انتقادات را روانه خود کرده است.
به نظر نگارنده فرماندار به خاطر دایره واژگانی بالایی که دارد، هر ساله و بعد از هر اتفاقی برای این تقاطع غیر همسطح، واژه ای جدید را رونمایی و البته افتتاح میکند و چه بسا اگر در ماه های آتی خدایی نکرده بخواهد به اجبار افتتاحیهای برای این پل انجام گیرد تا بتوانند صندوق رای را به نفع جریان متبوع سیاسی خودشان گرایش دهند و در عین حال پل ریزش نماید، یحتمل این اتفاق را یک ریزش هیجان گونه معرفی خواهد کرد.
در نهایت این پل پاشنه آشیل نماینده فعلی مجلس برای رای آوری در انتخابات اسفندماه شده است اما فرض کنیم آیا این قصه پر غصه بعد از افتتاح ترس گونه اش تمام میشود؟ مطمنا خیر! همچنان جاده هایش بعد از ۲۰ سال فرسوده شده و نیاز به بازسازی دارد، یک پل نیمه کاره دیگری هم سر جاده ورودی به روستای سوته هست که آن هم یک واویلای دیگریست!روشنایی ها خود یک مشکل بزرگ اینجاست!پس این غصه ادامه دارد، البته انتظار مردم از دادستان ورود صریح به موضوع و جریمه اهمال کاران و ارائه نتیجه آن است./یادداشت: سید عباس بردبار