چند ماه تا پایان کار دوره فعلی مجلس شورای اسلامی باقی مانده و مردم استان مازندران روز جمعه 11 اسفند در حوزههای أخذ رأی حاضر میشوند تا رأی خود را از برخی اعضای ناکارآمد و ناتوان و مدعی در مجمع نمایندگان استان پس بگیرند و مسئولیت خطیر نمایندگی را به افرادی واگذار کنند که فاصله بین ادعا و عملشان نجومی نباشد.
استان مازندران 9 حوزه انتخابیه دارد که 12 نماینده سوگند خوردند که منافع موکلان خود را طی چهار ساله حضور در «خانه ملت» پیگیری کنند و امروز روزی است که بنویسیم که بیشتر این نمایندگان برابر آمار، مردود اعلام شدند. این دوازده نفر همچنین در چند ماه منتهی به 2 اسفند 1398 با گروههای مختلف از جوانان و کشاورزان تا صنعتگران و کسبه و فرهنگیان نشستند و به همه قول دادند درصورت انتخاب شدن، پیگیر مشکلاتشان باشند. جای تأسف است که بگوییم این 12 نماینده که در پوشش مجمعی با عنوان «مجمع نمایندگان استان مازندران» میتوانستند با اولویتسنجی و اولویتبندی هم مشکلات حوزه انتخابیه خود را تدبیر کنند و هم مشکلات عمده استان در حوزه کشاورزی، گردشگری، صنعت، تولید برنج و مرکبات و همچنین مشکلات پسماند را شناسایی و با تعامل با دولت مرتفع سازند، هیچ گام مفیدی بر نداشتند.
در یک ارزیابی کلی باید بگوییم که هیچ کدام از 12 نماینده استان مازندران در حد و اندازه کرسی ارزشمند نمایندگی مجلس ظاهر نشدند و حتی به وعدههایی که دادند عمل نکردند. در نوشتار بعدی از این سری نوشتههای انتقادی حتماً بهصورت مصداقی سراغ عملکرد هر کدام از دوازده نماینده خواهیم رفت اما در این نوشتار قصد داریم بگوییم که نمایندگان مازندران، در مجلس شورای اسلامی جزو ضعیفترین نمایندگان بودند و ندیدیم در نخستین وظیفه و تکلیف خود یعنی «قانونگذاری» حتی یک گام برداشته باشند و یک طرح را به نفع یکی از زیربخشهای استان یا حوزههای انتخابیه خود به تصویب رسانده باشند. نکته مهم دیگر این است که چند تن از این نمایندگان مهمترین کار و اقدام آنان نه خدمت به موکلان که مداخله در عزل و نصبها به نفع برخی دوستان و اعضای ستاد آنان بود که سر و صدای برخی از آنان در رسانهها بلند شد، کاری که برخلاف اصل 57 قانون اساسی و تفکیک قوا است.
اساساً فلسفه وجودی «مجمع نمایندگان» این بوده است که همه نمایندگان استان، بهموارات اینکه یک چشم به مشکلات و ظرفیتهای حوزه انتخابیه خود دارند، از نگرش کلان به منافع استان نیز غافل نباشند و در دام بخشینگری نیفتند و جای تأسف است که بگوییم «بخشینگری» مشکل مشترک بسیاری از اعضای مجمع نمایندگان مازندران است.
هنوز مشکلاتی در استان وجود دارد که مرتفع کردن آن، نیاز به نگاه و عزم ملی دارد و نمایندگان مازندران، میتوانستند این عزم ملی را در کشور ایجاد کنند اما از آنجاییکه توان و ظرفیت شخصیشان، بر سخنگفتن و ادعا کردن است، هنوز نتوانستند اطلسی از چالشهای مازندران را ترسیم کنند، استانی که تقریباً به همه استانهای کشور سرویس و خدمات میدهد اما در بسیاری از موارد، از بذل و بخششهای اعتباری توسط وزارتخانهها دور ماند.
این روزها و در ماههای آخر حضور در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، بسیاری از اعضای مجمع نمایندگان استان مازندران، تنها دغدغهشان برگزاری جلسات محفلی، مداخله در امور اجرایی و فشار به مدیرانکل و در نهایت اقدام به یارگیری است تا بتوانند در روز جمعه 11 اسفند هم رأی اعتماد خود را از مردم بگیرند، همان مردمی که طی چهار سال خدمت ماندگاری برای آنان به ثبت نرساندند.
نکته آخر درخصوص عملکرد مجمع نمایندگان مازندران که بیشتر به یک جوک شباهت داشته این است که هر چهار ماه، ریاست این مجمع بهصورت دورهای تغییر میکرده تا همه اعضا بتوانند طی چهار سال رییس و دبیر مجمع باشند و در فضای مجازی، خبر ریاست و دبیری خود را به نمایش بگذارند آن هم در شرایطی که خودشان از هیچ و پوچ بودن این کرسی، آگاهی داشتند.
در بخش بعدی این نوشتار بیشتر به حوزه های انتخابیه این استان خواهیم پرداخت / احمدرضاون