به گزارش سرویس وبگردی کناریها آگوریها، به گروهی از پیروان افراطی شیوا گفته میشود که معتقدند تمامی ویژگیها مانند علم و قدرت به طور مطلق در شیوا وجود دارد. این گروه، روح هر انسانی را شیوا و دارای خصائص مطلق میدانند که به وسیله هشت خصلت نامناسب (آستاماهاپاسا (astamahapasa) مانند خشم، طمع، وسواس، ترس، شرم و نفرت به بند کشیده شده است. این گروه تمامی تلاششان این است که به وسیله مبارزه با این هشت خصلت، روح شیوایی را آزاد کرده و به ویژگیهای نامنتهی دست پیدا کنند؛ به طور مثال سوزاندن را راه مبارزه با ترس میدانند.
این گروه اگر چه شباهتهایی به مرتاضان کاپالکا (kapalika) دارند که در قرون وسطی در کشمیر زندگی میکردند، اما به طور قطع معلوم نیست از وارثان آنان به شمار آیند. این گروه در کنار محل سوزاندن مردگان زندگی کرده و استخوان آنان را محل استراحت خود میدانند و جمجمه مردگان سوخته شده را ظرفی برای نوشیدن و باقی مانده اجساد را به عنوان غذا مصرف میکنند و بر این باورند که این کار به آنان نیرو خواهد بخشید. شاید چنین باوری از این جهت باشد که این جسم حامل روح شیوایی بوده است.
این گروه علاوه بر استفاده از باقی مانده اجساد به نوشیدن ادرار خود و جانوران نیز مبادرت میورزند. این گروه به طور معمول خود را با خاکستر مردگان میپوشانند و معتقدند که این عمل آنان را جوان نگاه میدارد. فرقه آگوری رب النوع کالی را تقدیس میکنند.
جمع کثیری از هندوان با این فرقه مخالف بوده، اما برخی نیز برای آنان مقام شفا دهی افراد مریض را قائل هستند و در توجیه این مطلب عنوان میکنند: این افراد توانایی انتقال آلودگی و مریضی را از این افراد دارند.
افراد قبیله آگوری در هند مردگان خود را میخورند و معتقدند که این کار، پیری را از آنها دور میکند و به آنان نیروی فوق العاده میبخشد. افراد معتقد به این باور را میتوان در بنارس به آسانی از روی موهای بلند و گوریدهشان و همچنین لباسهای آغشته به خاکستر آنها تشخیص داد. این افراد از گوشت مردگان سوزانده شده تغذیه میکنند و به گفته خودشان با آنها ارتباط برقرار میکنند. آنها معتقدند این کار موجب میشود تا به ایشان نیروی ماورای طبیعی اعطا کنند. آنها همچنین برای دانش خود از هنر سحر و جادو استفاده میکنند. بسیاری از مردم بر این باورند که آنها صاحب قدرت سحر و جادو و همچنین ارتباط با ارواح هستند. به همین خاطر مورد احترام قرار میگیرند.
عامل ارتباط مردم با این گروه، بیشتر بخاطر پیشگوییهایی است که آنان انجام میدهند. پیروان و اقوام این فرقه با ظاهرهای متفاوت از سایر پیروان مثل: هندوها، سیکها، جینها، مسلمانان، و ... قابل شناسایی هستند.
این راهبان از مدیتیشن (به معنای متمرکز کردن ذهن) استفاده می کنند. این تمرکز میتواند بر روی یک صدا، عبارت یا دعا، شئ، تصویر، آگاهی از خویشتن، نحوه تنفس، فرائض دینی و... صورت گیرد. هدف از این کار آگاهی از لحظه حال، رسیدن به آرامش، و کاهش استرس است. مدیتیشن موجب ارتقای شخصیت و رشد روحانی و معنوی میشود.) برای رسیدن به حالت تعلیق خود استفاده میکنند تا بتوانند خود را نزدیکتر به شیوا، یکی از رب النوع هندو، نزدیک کنند.
آنها رسوم عجیبی از جمله خوردن گوشت، مدفوع و ادرار انسان دارند. خیلی مرموزند و هندیها به شدت از آنها میترسند. هندیها میگویند که آن راهبان میتوانند آینده را پیشبینی کنند، بر روی آب راه بروند و کارهای اهریمنی انجام دهند. اعضای قبیله آگوری همچنین فکر میکنند که اگر خود را بدون هیچ پیشداوری در معرض مسائلی که دیگران تابو و آزار دهنده میدانند قرار دهند، میتوانند در مسیر رسیدن به روشنگری و روشنفکری قدم بردارند.
از رسوم طایفه آگوری میتوان به جویدن سرِ حیوانات زنده، رنگ زدن بدنشان بوسیله خاکستر اجساد آتش زده شده و همچنین انجام مدیتیشن در بالای اجساد اشاره کرد. آنها در محلهای مرده سوزانی زندگی میکنند، جایی که گفته میشود رب النوعهای «لرد شیوا» و «کالیما» در آنجا زندگی میکنند. تغذیهی آنها از بقایای چیزهایی است که دیگران در آنجا پرتاب میکنند.
در واقع مرگ و فرسایش این راهبان را احاطه کرده است. طایفه آگوری از متعلقات دنیوی اجتناب میکنند و اغلب برهنه راه میروند. منطق آنها نیز دوری از زندگی مادی و زمینی است و آنها تمایل دارند بدن را در خالصترین شکلش به نمایش بگذارند. آگوریها پیشینهی خود را در قرن ۱۷ میلادی و شخصی به نام «بابا کینارام» جستوجو میکنند. گفته میشود که او ۱۷۰ سال عمر کرد.
نکتهای که خوب است در مورد شهرهای مقدس هند بخصوص «بنارس» بیان شود این است که این گونه شهرها محل خوبی برای گردشگری نیست. با توجه به باور هندوان، کسانی که به این شهرها میآیند با هدف دل کندن از دنیا و ناپاکیها و توجهات معنوی به این سفر آمدهاند لذا امکانات رفاهی، در حداقل قرار دارد و بسیاری از اعمالی که در آن جا انجام میشود برای یک غیر هندو غیر قابل درک و شاید غیر قابل باور باشد.
منبع: مهر